جدول جو
جدول جو

معنی سال خوردگی - جستجوی لغت در جدول جو

سال خوردگی
کهنسالی، پیری
تصویری از سال خوردگی
تصویر سال خوردگی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سال خورد
تصویر سال خورد
سال دیده، سالمند، کهنسال، بزرگسال، کلان سال، پیر، برای مثال برآورد سر سال خورد از نهفت / نگر تا چه پیرانه گفت (سعدی۱ - ۱۸۲)، آنکه یا آنچه سال های بسیار بر او گذشته باشد، دیرینه، کهنه، برای مثال ز تدبیر پیر کهن برمگرد / که کارآزموده بود سال خورد (سعدی۱ - ۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سال خورده
تصویر سال خورده
سال خورد، برای مثال دهقان سال خورده چه خوش گفت با پسر / کای نور دیده به جز از کشته ندروی (حافظ - ۹۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
(خوَرْ / خُر دَ / دِ)
ترکیدگی. کافتگی. کفتگی. شکافتگی. کافتیدگی. شکاف. ترک. تراک
لغت نامه دهخدا
(خوَر / خَرْ / خُر دَ / دِ)
پیری. کهن سالی، کهنگی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
پیری کهن سالی، کهنگی فرسودگی
فرهنگ لغت هوشیار
مغلوب شدن، رد شدن مردود گشتن، مایوس سر خوردگی. توضیح وا خوردگی در اصطلاح مکتب فرویدیسم عبارتست از فراموش شدن امیال و غرایز که بر اثر نا هماهنگی با مقررات جامعه و ناسازگاری با عقل و امور اخلاقی بشعور باطن یا نا خود آگاه میروند و از صحنه روشن ذهن خارج میشوند: تحیر سرگشتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیر خوردگی
تصویر سیر خوردگی
حالت و کیفیت سیر خورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
((دَ یا د))
پیری، فرسودگی
فرهنگ فارسی معین
پیری، سالمندی، کهنسالی، کهولت
متضاد: جوانی، شباب، دیرینگی، قدمت، کهنگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
الشّيخوخة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
Geriatric
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
gériatrique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
geriatrico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
বার্ধক্যজনিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
гериатрический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
geriatrisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
геріатричний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
geriatrystyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
老年医学的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
سالخوردہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
อายุวัฒนะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
geriátrico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
geriyatrik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
高齢者の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
גריאטרי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
geriátrico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
geriatrik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
वृद्धावस्था
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
geriatrisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سالخوردگی
تصویر سالخوردگی
노인학적인
دیکشنری فارسی به کره ای